بهتر خواندن کتاب: حفظ و استفاده از آنچه می خوانید

یکی از مزایای خواندن این است که به شما امکان می دهد به بهترین چیزهایی که دیگران قبلاً فهمیده اند تسلط پیدا کنید. این تنها در صورتی صادق است که بتوانید درس ها و بینش های حاصل از آنچه می خوانید را به خاطر بسپارید و به کار ببرید.

یاداشت برداشتن

برگه خالی

بزرگترین تغییری که می توانید برای بهره گیری بیشتر از کتاب هایی که می خوانید ایجاد کنید، استفاده از روش برگه خالی است.

در طول سال‌ها، من چندین رویکرد را آزمایش کرده‌ام، و این یکی برای سادگی و اثربخشی بهترین کار را دارد – درک شما را یک شبه ۱۰ برابر می‌کند.

در اینجا نحوه عملکرد آن آمده است:

قبل از شروع خواندن یک کتاب جدید، یک ورق کاغذ خالی بردارید. آنچه را که در مورد کتاب/موضوعی که می خواهید بخوانید بنویسید – در صورت تمایل، نقشه ذهنی.

پس از پایان جلسه خواندن، چند دقیقه با رنگی متفاوت به نقشه اضافه کنید.

قبل از شروع جلسه بعدی خواندن، صفحه را مرور کنید.

وقتی مطالعه را تمام کردید، این “ورق های خالی” را در یک کلاسور قرار دهید که به طور دوره ای آن را مرور می کنید.

چرا این کار اینقدر خوب است؟

برگه خالی مغز شما را برای آنچه می خواهید بخوانید آماده می کند و آنچه را که در حال یادگیری هستید به شما نشان می دهد.

وقتی برای اولین بار با یک برگه خالی شروع می کنید، مجبور می شوید در حافظه خود جستجو کنید و آنچه را که می دانید (یا آنچه فکر می کنید می دانید) در مورد یک موضوع روی کاغذ بیاورید.

همانطور که می خوانید، می بینید که با افزودن دانش جدید به پایه، درک رشد می کند.

نه تنها دانش جدیدی اضافه می‌کنید، بلکه به همان اندازه ارزشمند، چیزهایی را که فکر می‌کردید می‌دانستید که اینطور نیستند حذف خواهید کرد.

مرور آنچه در مورد یک موضوع می دانید و همچنین آنچه قبلاً قبل از جلسه مطالعه آموخته اید، نه تنها حافظه و یادآوری را بهبود می بخشد، بلکه به ارتباط ایده ها کمک می کند.

بیشتر ارتباطات اولیه از قرار دادن مواد خام نویسندگان در بنیاد شما حاصل می شود. اگر قبل از شروع چیزی در مورد موضوع نمی دانید، نگران نباشید. برای شروع می توانید داربست های کتاب را قرض بگیرید.

همانطور که تسلط شما در یک موضوع افزایش می یابد، شروع به پیوند ایده ها در رشته ها، اختلاف نظر با نویسندگان در مورد نکات خاص و حتی توسعه ایده های خود خواهید کرد.

وقتی کارتان با کتاب تمام شد، صفحه را در یک کلاسور قرار دهید. هر چند ماه یکبار کلاسور را بررسی کنید. این مرحله آخر برای ایجاد تسلط عمیق و ایجاد ارتباط بین ایده ها بین رشته ها ضروری است.

یادداشت های متعارف

معلمی را که در کودکی به خاطر نوشتن در کتابتان بر سر شما فریاد زد را فراموش کنید. این چیزا رو خریدی مال شماست باید در حاشیه بنویسید.

در اینجا یک فرآیند بسیار ساده برای یادداشت برداری در حین مطالعه وجود دارد:

در پایان هر فصل، چند نکته بنویسید که ایده اصلی یا نکات خاص را خلاصه می کند. از کلمات خودتان استفاده کنید نه از نویسندگان. سعی کنید آن را به چیزی در زندگی خود متصل کنید – خاطره یا ایده دیگری. همچنین سوالات بی پاسخی که در حین مطالعه داشتید را یادداشت کنید.

وقتی کتاب را تمام کردید، آن را برای یک هفته کنار بگذارید.

دوباره کتاب را بردارید و تمام یادداشت های خود را مرور کنید. در بسیاری از موارد، خواندن یادداشت های شما به خوبی خواندن دوباره کتاب خواهد بود.

روی جلد داخلی، ایده اصلی کتاب را با استفاده از کلمات خود بنویسید. اگر متوجه شدید که گیر افتاده اید، یادداشت های خود را مرور کنید. (به این تکنیک فاینمن می گویند). نوشتن فرآیندی است که در آن اغلب متوجه می شویم که نمی دانیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم.

حتی می توانید یک نمایه سفارشی در پشت جلد با مضامین یا موضوعات ایجاد کنید.

(اختیاری) گزیده ها را با دست کپی کنید و از بالا در پشت برگه خالی خود قرار دهید یا آنها را تایپ کرده و در Evernote قرار دهید. بر این اساس تگ کنید.

نکته هر دو یادداشت معمولی و برگه خالی این است که دانش جدید را به دانش قدیمی متصل کنید و به شکاف های درک شما اشاره کنید.

نوشتن درباره آنچه می خوانید کلید تبدیل تجربه خواندن به دانشی است که می توانید از آن استفاده کنید. نوشتن بازتاب است.